Wednesday, March 05, 2003
با بچه ها وایساده بودیم تو راهرو
اولی قد بلند بچه ... : " رضا این جیگر کی میده ما یه را .... "
دومی : " آره بد *سیه ... "
سومی : " میگن Ù�لانی میخواد باهاش دوست شه ! من Ú©Ù‡ Øالم از اخلاق سگش بهم میخوره ولی پایه ام یه با ب*نمش ... "
من : " ات�اقا الان با هم سر کلاس بودیم با هم و از من جزوه میخواست "
همون اولی :" خوب میخواستی یه جوری موقعی که میخواستی بهش بدی دو دستی بری تو سینه هاش "
دختره میاد جلو
به همه سلام میکنه Ùˆ جالب اینجاس همه خیلی گرم Ùˆ Ù…Øترمانه Ùˆ صمیمی تØولیش میگیرن
دوست پسرش که ات�اقا دوست همه ای گروه هم بعد از چند دقیقه پیداش میشه
بوی گند دورویی Øالم رو به هم میزنه !
بوی گند
بوی گند
بوی گند
اوهوی �کر نکنید که این دختره ورودی جدیده یا ...
نه !!! ات�اقا خیلی هم قدیمیه و هم خودش هم دوست پسرش با تمام این بچه های دور وبر هم خیلی صمیمی هستن